English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3225 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chucking automatic U مهار کردن خودکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
automate U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
tie U متصل کردن مهار کردن مهار
ties U متصل کردن مهار کردن مهار
clamps U مهار کردن
chucks U مهار کردن
chucked U مهار کردن
chucking U مهار کردن
clamping U مهار کردن
chuck U مهار کردن
clamp U مهار کردن
clamped U مهار کردن
restrains U نگهداشتن مهار کردن
restrain U نگهداشتن مهار کردن
restraining U نگهداشتن مهار کردن
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
bolster plate U صفحه برای مهار کردن
ground tackle U وسیله مهار کردن قایق
automatic error correction U تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
stanchion U مهار یامحدودکردن تیر دار کردن
triple team U سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
bindings U مهار کردن بار در روی پالت
binding U مهار کردن بار در روی پالت
mooring U نقطه مهار کردن قایق به ساحل
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
strings attached <idiom> U تحت کنترل قرار دادن،مهار کردن
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
controls U کنترل کردن مهار کردن
control U کنترل کردن مهار کردن
controlling U کنترل کردن مهار کردن
automatic U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
submachinegun U مسلسل خودکار یانیمه خودکار
autoloader U اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatics U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check U کنترل خودکار بررسی خودکار
anchor block U بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automating U خودکار کردن
automated U خودکار کردن
automates U خودکار کردن
automation U خودکار کردن
automate U خودکار کردن
automatize U خودکار کردن
automatization U خودکار کردن
automatic spark advance U میزان کردن خودکار
semi automatic advance U میزان کردن نیم خودکار
automatize U خودکار کردن یک وسیله دستی
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
mechanical sweep U مین جمع کردن به طریقه خودکار
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking U سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
auto U امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر
autos U امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
pedrail U اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
anchorages U مهار
control U مهار
guy U مهار
anchorage U مهار
anchor U مهار
spanning U مهار
bearing rein U مهار
controlling U مهار
bond U مهار
anchors U مهار
anchoring U مهار
controls U مهار
spans U مهار
spanned U مهار
belaying pin U مهار
braced U مهار
chainage U مهار
frenum U مهار
make fast U مهار
halters U مهار
guide rope U مهار
halter U مهار
chucking U مهار
guys U مهار
unbridle U بی مهار
restraint U مهار
brace U مهار
restraints U مهار
span U مهار
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
stayband U حلقه مهار
gripping jaw U فک مهار کننده
knee brace U مهار زانوئی
raker U تیر مهار
span wire U سیم مهار
holdfast U مهار گیر
stayed U تکیه مهار
angle-tie U مهار گوشه
guy wire U سیم مهار
angle-tie U مهار قطری
tawie U سست مهار
sagrod U مهار عرضی
mooring swivel U مدور مهار
drogue U مهار چتری
mooring rope U طناب مهار
mooring pendant U سیم مهار
mooring ring U حلقه مهار
knee-brace U مهار زانویی
foot trap U مهار توپ با کف پا
mooring line U سیم مهار
stay U تکیه مهار
martingale U مهار جلو
cross brace U مهار عرضی
ball control U مهار توپ
tie rod U میل مهار
mooring buoy U بویه مهار
electrical shant U مهار برقی
bridled U زنجیر مهار
bridling U زنجیر مهار
anchor pole U دیرک مهار
bridling U مهار ناو
wiring harness U مهار سیم
controlled U مهار شده
arresting sheave U پل مهار هواپیما
uncontrolled U مهار نشده
prony brake U مهار پرونی
bridles U زنجیر مهار
bollard U تیر مهار
tractable U سست مهار
anchor rod U میل مهار
bollards U میله مهار
bollard U میله مهار
restrained U مهار شده
bridled U مهار ناو
topping lift U مهار بالایی
sag rod U مهار عرضی
daedman U مهار وزنی
bridles U مهار ناو
bridle U زنجیر مهار
bridle U مهار ناو
clamping fixture U گیره مهار کننده
aircraft arrestment U عملیات مهار هواپیما
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
mooring line U طناب مهار مین
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
moorage U محل مهار کشتی
forward bow spring U طناب مهار کشتی
anchored filament U افروزه مهار شده
mooring swivel U خودگر مهار مین
barricading U مهار هواپیما سد جاده
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
escalate U از مهار خارج شدن
barricades U مهار هواپیما سد جاده
clamp U مهار گیره عقربک
escalated U از مهار خارج شدن
restraining forces U نیروهای مهار کننده
escalates U از مهار خارج شدن
barricaded U مهار هواپیما سد جاده
escalating U از مهار خارج شدن
buoy pendant U زنجیر مهار بویه
barricade U مهار هواپیما سد جاده
clamped U مهار گیره عقربک
clamping U مهار گیره عقربک
leg trap U مهار توپ با ساق پا
clamps U مهار گیره عقربک
arresting sheave U ریل و سرسره مهار هواپیما
arresting system payout U بازده سیستم مهار هواپیما
equitation U هنر سواری و مهار اسب
arresting net stanchion U قلاب تور مهار هواپیما
clamping jaw U فکهای مهار کننده گیره
afterbow U طناب مهار سینه ناو
dragging-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
dragon-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
hook cable U کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
uncleat U بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
shift U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shifted U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
headfast U طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
shifts U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
blocking and chocking U مهار بار روی وسیله ترابری
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
forestay U مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی
arresting system purchase element U وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
automatic coding U برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
lie U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lies U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
chock U قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
lied U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
fender U بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
tabulated U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com